انواع متغیر های تحقیق در پایانامه های ارشد و دکتری و مقالات مدیریت

متغیر یک مفهوم است که بیش ازدویاچندارزش یا عدد به ان اختصاص داده می شود. ویژگیهایی را که پژوهشگرمشاهده یا اندازه گیری می کند، متغیرنامیده می شود. به عبارت دیگر،متغیربه ویژگیهایی اطلاق می شود که می توان دویا چند ارزش یا عدد برای ان جایگزین کرد.

عدد یا ارزشی که به یک متغیرنسبت داده می شود نشان دهنده ی تغییر از فردی به فرد دیگر یا از حالتی به حالت دیگر است.

گاهی اوقات،ویژگیهایی که دریک پژوهش اندازه گیری می شود ممکن است درپژوهش دیگرثابت نگهداشته شود. متغیردرمقابل ثابت قراردارد.

ثابت به ویژگیهایی اطلاق می شود که دارای ارزش مساوی ویکسان است ومیزان ان درهمه ی افراد،اشیا یا حوادث به یک اندازه است.

انواع متغیر

متغیربراساس نقشی که درتحقیق به عهده دارد به دو دسته تقسیم می شود:

الف- متغیرمستقل       ب- متغیروابسته

الف-متغیرمستقل

به متغیری گفته می شود که ازطریق ان متغیروابسته تبیین یا پیش بینی می شود. به این متغیر،متغیرمحرک یا درون داد گفته می شود ومتغیری است که توسط پژوهشگراندازه گیری ،دستکاری یا انتخاب می شود تا تاثیریا رابطه ی ان با متغیردیگراندازه گیری شود.

متغیرمستقل،متغیرپیش فرض است به این معنی که این متغیرمقدمه ومتغیروابسته نتیجه ی ان است.

درتحقیق ازمایشی،متغیرمستقل متغیری است که توسط ازمایش کننده دستکاری شود تا تاثیرتغییرات ان برمتغیردیگرکه وابسته فرض شده است،مشاهده واندازه گیری شود.

دریک تحقیق غیرازمایشی متغیرمستقل توسط محقق دستکاری نمی شود، ولی متغیری است که ازپیش وجود دارد وفرض شده است که برمتغیر وابسته تاثیردارد.

ب-متغیروابسته

متغیروابسته،متغیرپاسخ،برون داد یا ملاک است وعبارت است ازوجه یا جنبه ای ازرفتاریک ارگانیزم که تحریک شده است.

متغیروابسته،متغیری است که مشاهده یا اندازه گیری می شود تا تاثیر متغیرمستقل بران معلوم ومشخص شود. درتحقیق ازمایشی متغیروابسته به متغیری اطلاق میشود که دراثراجرا،حذف یا تغییرمتغیرمستقل،اشکار، پنهان یا تغییرمی کند.

متغیروابسته برعکس متغیرمستقل دراختیارمحقق نیست واونمی تواند دران تصرف یا دستکاری به عمل اورد.

رابطه ی بین متغیرهای مستقل ووابسته

درغالب پژوهشهای ازمایشی تنها یک متغیرمستقل ویک متغیروابسته مورد ازمایش قرارنمی گیرد.به علاوه،متغیرها ممکن است مستقل و وابسته یا تعدیل وکنترل کننده باشند.

دربرخی از پژوهشهای ازمایشی، متغیرمستقل، گسسته است وبه صورت یکی ازحالات:حضوریا عدم حضورمتغیرازمایشی معینی،درروشی که موردمطالعه یا مقایسه است،نشان داده می شود.

درازمایش دیگر،متغیرمستقل ممکن است پیوسته باشدومشاهده های ازمایش کننده به صورت عددی بیان می شود.

 

متغیرکمی وکیفی

متغیریک مفهوم است که می تواند مشاهده یا اندازه گیری شود. این اندازه گیری ممکن است به صورت کمی یا کیفی انجام شود.

متغیرکمی به متغیری اطلاق می شود که ازنظر کمی تغییرمی کند و تفاوت های ناشی ازاین تغییرات با استفاده ازعدد ثبت می شود وانها را می توان با هم جمع کرد. متغیرهای کمی متغیرهایی هستند که انسان توانسته است برای انها واحد اندازه گیری ومبدا اندازه گیری معین کند.

متغیرکیفی به متغیری اطلاق می شود که تفاوت های ناشی از تغییرات انها کیفی است وبرای ثبت انها ممکن است از روشهای دیگری غیر از عدد استفاده شود. به عبارت دیگر،متغیرکیفی متغیری است که پژوهشگر توانایی اندازه گیری ان را ندارد و ویژگیهای ان را نمی توان به وسیله ی ارقام ریاضی نمایش دهد. برای ثبت مشاهده ها یا اندازه گیریهایی که از این متغیربه عمل می اید ازحروف الفبا یا کد استفاده می شود. این گونه متغیرها را نمی توان جمع وتفریق کرد وبرای انها مبدا اندازه گیری نیز وجود ندارد.

 

متغیرهای دو ارزشی و چند ارزشی

متغیرها براساس تعداد ارزش ها یا عددی که به انها اختصاص داده می شود،به دو دسته تقسیم می شوند: الف-دوارزشی. ب-چندارزشی

متغیردوارزشی به متغیری گفته می شود که به ان فقط دوارزش یا دو عدد داده می شود.مثل: جنسیت

متغیرچندارزشی متغیری است که بیش ازدوعدد یا دوارزش به ان اختصاص داده می شود.مثل: سطح تحصیل وهوش

 

متغیرتعدیل کننده

متغیرتعدیل کننده به منظورتوصیف متغیرمستقل معینی به کار برده می شود ودومین متغیرمستقلی است که به خاطرتعیین تاثیران دررابطه ی بین اولین متغیرمستقل ومتغیروابسته ی انتخاب شده ومورد تجزیه وتحلیل قرارمی گیرد.متغیرتعدیل کننده عاملی است که توسط پژوهشگر،انتخاب، اندازه گیری یا دستکاری می شود تا مشخص شود که تغییران موجب تغییررابطه ی بین متغیرمستقل وپدیده ی مشاهده شده می شود یا خیر.

واژه ی تعدیل کننده به اطلاع ما می رساند که متغیرمستقل ثانوی باید کنارگذاشته شود.

متغیرکنترل

همه ی متغیرهای موجود دریک شرایط پژوهشی یا دریک شخص را نمی توان همزمان مورد مطالعه قرارداد.گاهی اوقات متغیرهایی یافت می شود که تاثیربرخی ازانها،درتعیین رابطه بین متغیرهای مستقل ووابسته، باید خنثی ویا ثابت نگاه داشته شود. این متغیرها که تاثیرانها باید خنثی ویا حذف شود متغیرهای کنترل نامیده می شوند. به عبارت دیگر،متغیرهای کنترل به عواملی گفته می شوند که تاثیرانها برمتغیروابسته توسط پژوهشگرخنثی ویا حذف می شود. درشرایطی که تاثیرمتغیرکنترل خنثی ویا حذف می شود،تاثیرمتغیرتعدیل کننده مورد مطالعه قرارمی گیرد.

برخی ازمتغیرها گرچه گاهی اوقات متغیرتعدیل کننده هستند، در پژوهشهای مختلف غالبا متغیرکنترل اند.

 

متغیرهای مزاحم

متغیرهای مستقل،وابسته،تعدیل کننده وکنترل که تا به حال مورد بحث قرارگرفته اند عینی وواقعی هستند. پژوهشگرهریک ازاین متغیرها را می تواند مشاهده،اندازه گیری ودستکاری کند تا تاثیرانها را برمتغیر وابسته مورد بررسی قرار دهد.

متغیرمزاحم به متغیری گفته می شود که به صورت فرضی برپدیده ی مشاهده شده تاثیرمی گذارد ولی قابل مشاهده،اندازه گیری ودستکاری نیست وتاثیران باید ازطریق تاثیرمتغیرهای مستقل وتعدیل کننده بر رویدادهای قابل مشاهده مشخص شود.

پژوهشگربه منظورمطالعه ی متغیرها باید انها راعملیاتی وبرای تعمیم یافته ها انها را به مفهوم تبدیل کند. پژوهشگران غالباعناوین مستقل، وابسته،تعدیل کننده وکنترل را برای توصیف عملیاتی متغیرها به کارمی برند. متغیرمزاحم به یک متغیرمفهومی اطلاق می شود که تحت تاثیر متغیرهای مستقل،تعدیل کننده وکنترل قراردارد و برمتغیروابسته تاثیر می گذارد.متغیرمزاحم موجب کاهش یافتن قابلیت تعمیم پذیری یافته ی پژوهشی می شود. این متغیررا می توان ازطریق صورت بندی فرضیه یا طرح یک سوال پژوهشی کشف کرد.