توضیحات
پرسشنامه ارزشهای شغلی و خانوادگی دانشجویان دختر
جایگاه زنان، این بخش حیاتی جامعۀ، توجه دانشمندان اجتماعی را که به دنبال تحقیق مباحث کشف نشده در زمینه های مختلف هستند، به سوی خود جلب می کند. جامعه شناسان در این مورد خاص، کار هدایت نظامدار تحقیقاتی را به عهده گرفته اند که بتوانند تغییراتی را که در وضع زنان سراسر دنیا، به ویژه کشورهای در حال توسعه روی می دهد، بسنجند مطالعه تفسیر ارزشها، نگرشها و نقشها، همان طور که تغییر محسوس الگوی سنتی به الگوی مدرن را در میان جامعه زنان مشاهده می کنیم، تا حد زیادی به بافت موقعیت کنونی مربوط می شود.
تغییر و تحول در وضعیت و نقش زنان ابعاد نهفته و آشکار بسیاری دارد. نگرشها، آرزوها و سوگیری ارزشهای زنان، الگوی روابط موجود در خانواده را تعیین می کند. این جهت گیری ها، بر نوع کیفیت روابطی که بین نسلها، بین جنسیتها و نقشهائی که آنها به عنوان همسر و مادر ایفاء می کنند، تأثیر عمیقی می گذارد.
در محیط مادی و اجتماعی حکم فرما در قرن بیستم، نقش زنان، به ویژه در بخش شهری جامعه، به علت نیروهای چند جنبه صنعتی سازی و پیشرفتهای اجتماعی – تحصیلی، به سرعت در حال تغییر است. صنعتی سازی و شهرنشینی و به دنبال آن رشد اقتصادی نیز تغیرات ریشه ای در زندگی زنان خانواده های آنان ایجاد می کند. اگر چه انتظارات نقش اجتماعی برای زنان، هنوز به درستی تعریف نشده است. اما طبیعت در حال توسعه فرهنگ و اقتصاد ما، فرصتهایی را برای زنان فراهم نموده است که در عین اینکه تربیت خانواده را به عهده دارند،کار هم می کنند.علی رغم این واقعیت، بسیاری مغایرت بین خانه و کار در بیرون را تجربه می کنند که آیا فقط کار کنند یا ازدواج کنند یا اینکه هر دو را با هم انجام دهند. (فارمروبن،1970؛تاقیل و دنکر 1977 و فارمر 1978). در چنین نظام ارزشی، زنان از فشار ساختاری شدیدی رنج می برند. از یک طرف آنها به طور مساوی با مردان تحصیل می کنند و برای همان نقشهای خودگردانی که برای مردان متصور است ؛ تعلیم می بینند. از طرف دیگر از آنها انتظار می رود پس از تحصیلات،به نقش بدون محرک و تنهایی خانه داری خود که دارای وجهه و ارزش کمی است، برگردند. به این ترتیب، در زندگی زنان جامعه صنعتی مدرن سردرگمی بوجود آمد.(کلاخان kluckhahn، 1951) او همچنین عقیده داشت همسری که در بیرون از خانه کار می کند، بهتر ازهمسری است که در خانه در حالتی از ناکامی ها باقی مانده است، اما به این نکته اعتراف داشت که در این چنین تصمیم گیری، درگیر تنش است. در حالی که تحصیل کردن این امکان را برای یک زن فراهم می کند شغلی انتخاب کند و قانون هم از او حمایت می کند؛ محیط خانه و اطراف او، تغییرچندانی نکرده است. در این مورد می توان به این واقعیت اسناد کرد که تصمیم گیری حرفه ای جهت انتخاب شغل نه تنها به علایق و توانایی های فرد بستگی دارد، بلکه به نقشهای اجتماعی که فرد قصد پذیرش یا رد آنها را دارد نیز ارتباط پیدا می کند. با این حال کسی که تعداد زیادی از زنان را در لباسهایی آراسته مطابق مد جدید مشغول کار می بینند، به خوبی می تواند تناقض در نقشهای آنها را در داخل و خارج خانه مشاهده کند. فاور(Faver، 1981) مشاهده کرد که ارزشهایی که زنان برای نیل به فعالیت شغلی یا خانوادگی تعیین می کنند، متفاوت است.
شواهد قابل دسترس پیشنهاد می کنند که خانواده نیز همانند مؤسسات استخدامی فرصتهائی را برای کامروا سازی نیازهای موفقیت فراهم می سازند. به علاوه توانایی ازدواج هدف موفقیت مهمی برای بسیاری از زنان جوان است.همچنین بیشتر زنان تحصیل کرده موفقیت خویش را در پرورش فرزند خلاق در طی سالهای اولیه پرورش فرزند می بینند.(وروف و فلد 1970Veroff & Feld – باردویک 1971، Bardwiek) بنابراین خانواده و استخدام حقوقی، هر دو می توانند بالقوه سطوح موفقیت را داشته باشند استخدام زنان در اجتماع مدرن، عنصر معنادار جدیدی در روابط مردان و زنان بوجود می آورد. که انشعابات آن در توزیع نقشهای جنسی تأثیر قابل توجهی گذاشته است. بلاد (1971) تفاوتهایی کلاسیک بین زنانگی و مردانگی مشاهده کرد و دریافت که مردانگی و زنانگی در بازار کار نقشهای یکسان دارند. ویلیام ( 1960) به این نتیجه رسید که علی رغم بعضی تغییرات معنادار در روابط بین جنسیت ها، اکثر زنان حرفه ای بالقوه، هنوز با تضاد عمیق شغلی در ازدواج مواجه هستند که نشان می دهد که جامعه تا چه حد باید کار کند تا حتی آن افراد آزاد اندیشی را که هنوز به عقاید سنتی نقشهای زن و مرد چسبیده اند، به سمت برابری و ترقی بکشاند.
جامعۀ هنری متشکل از مذاهب، طبقات، گروهها و فرهنگهای متفاوت، در نتیجۀ پیشرفت بی سابقۀ در علم و فن آوری، در ساختار اجتماعی و ارزشهای سنتی آن، دگرگونی شدیدی را از سنتی بودن به سمت تجدد متحمل شده است. تغییرات در همۀ زمینه های مهم زندگی از قبیل اجتماعی، اقتصادی سیاسی و آموزشی، مبادرت به تلاشهای تحقیقی مربوط به چگونگی گرایش شغلی در جامعه زنان را ایجاب کرده است. مجمع دانشگاهی گرانتس(University Grants Commission)1986، اهداف کوتاه مدت و بلند مدت از «مطالعات درباره زنان» را که باید در نظام دانشگاهی گنجانده شود، به شرح زیر مشخص کرده است :
1- نگرشهای ارزشهای کنونی در جامعه با توجه به نقشها و حقوق زنان تغییر یابد، در همه فرایندهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی و همچنین توسعه ملی و بین المللی زنان حضور شرکت برابر داشته باشند.
2- آگاهی میان زنان و مردان نسبت به نیاز آنها به رشد افزایش یابد و از توان کامل زنان به عنوان منابعی برای توسعه ملی در جنبه های اقتصادی، سیاسی و فرهنگی اجتماعی استفاده شود و در صورت نیاز به پرسش از ارزشهای موجود و مسئولیت اجتماعی آنان به طور یکسان مشارکت نمایند.
همان طور که تغییرات در شرایط اجتماعی – اقتصادی و سیاسی در هند مانند بسیاری از دیگر کشورهای جهان سوم، تغییر در نگرشها، عقاید و نظام ارزشی زنان به بار آورده است، دگرگونیهایی نیز در کل بنای جامعه بوجود آمده است. جامعه زنان، بخصوص آنان که دارای سطوح تحصیلات عالی تری هستند، در دو راهی انتخاب بین نقشهای سنتی زن که همسری و مادری در خانه است و نقشهای غیر سنتی زن که کار شخصی در بیرون خانه است، قرار دارند. در مورد نقش های غیر سنتی، نقش قبلی نیز هنوز هست و بنابراین برای زنان شاغل، دوگانگی نقش وجود دارد. به عبارت دیگر سنت جدید به طور کامل پذیرفته نشده است و هنوز سردرگمی بزرگی در هنجارهای اخلاقی و اجتماعی به چشم می خورد. تغییرات اقتصادی – فنی به طور قطعی ساختار اجتماعی سنتی را فرا نمی گیرد. پس حالتی از بی تفاوتی و سهل انگاری در محدوده انگاری در محدوده همزیستی ارزشهای سنتی زندگی خویش ندارند. همچنین آورده است که زنان شاغل امروزه، بیشتر در حال گذر از روند افزایش نقش ( اضافه کردن مسئولیتهای جدید بدون صرف نظر کردن از مسئولیتهای قدیم ) هستند تا روند تعریف مجدد نقشی که ممکن است آن چیزی باشد که زنان شاغل فردا تجربه خواهند کرد.
تلاش برای یافتن توازن بین نیازها و تمایلات دو جنسیت و همزمان با آن امکان ساختن خانه و زندگی خوب، مشکلات جدیدی برای داوری در مورد کار زنان در سراسر دنیا می آفریند. فشارهایی از قبیل تعارض نقش و، سنگینی نقش و برخوردهایی در اطراف کاری که درگیر آن هستند و اولویت عواقب شغلی زنان شاغل در ادبیات غرب به بحث گذاشته شده است. (هولستروم 1972)، راپوپورت و راپوپورت (Rapoport) 1971،1976و سیلورستون و وارد (Silverston & Ward) 1980 همچنین مطالعاتی مربوط به انتخاب شغلی زنان جوانی که زندگیشان بی ثبت و پیش بینی آن مشکل است. مانند ماتیوس و تایدرمن (Mathews and Tider man) 1964- هارمون Harmon 1970- آستین و ماینت (Astin & Myint) 1971- ولف سان (Wolfson،1976) – نگرشهای نقش جنسیت با نگاه برادامه حرکت از سنتی بودن به سوی آزادشدن (اسپنس و هایمریچSpence &Helmreich، 1972)- برخورد انگیزشی ارتباط نقش (هرنرHorner، 1972) و خود تو صیفی شخصی برحسب کیفیت تصور قالب مردانگی و زنانگی ( بم Bem، 1978) ارائه شده است. زنانی که می خواهند تشکیل خانواده را به علت تعهد شغلی به تأخیر بیندازند، احتمالاً شغل خویش را دارای نقش مهم د تکامل روانی خود، می دانند.(گرین گلاس و دونیس Green & Devins، 1982)
در هندوستان نیز تعدادی از پژوهشگران، تحقیق در موضوعات مختلف در مورد زنان را به عهده گرفته اند ازجمله ازدواج و کار زنان ( کاپور Kapur،1972) مقام و شخصیت دانشجویان زن ( شارما، Sharma،1979)، وضع زنان شهری در هند (خان و عایشه Khan and Ayesha، 1982) زنان در جامعه در حال توسعه ( رااُ، Rao، 1983)، آزادی و کار اختیاری زنان ( شاه Shah،1984) مقام و جایگاه زنان در هند ( دوندرا [1]1985)و زنان و جامعه ( گوپتا[2] 1986). همۀ این تحقیقات عوامل اجتماعی، اقتصادی و روانی رادرزنان گروههای مختلف سنی متعلق به مناطق مختلف کشور در نظر گرفته اند.
همچنین تعداد کمی از پژوهشگران پدیده عوامل اجتماعی – روانی را در میان زنان شاغل و غیر شاغل نیز همانند زنان دانشجو و دانشگاهی پیگیری کرده اند. ( باتناگار[3] 1982) گزینه های شغلی دختران بزرگسالی را که به مدرسه می روند در رابطه با علایق و عوامل شغلی که بر انتخاب شغلی آنها تأثیر گذار است، مورد مطالعه قرار داد.(سه گال[4]، 1984) پی برد که ارتباط گرایش نقش – جنسیتی،جایگاه عوامل کنترلی و شخصیتی به داوری در بین زنان شاغل و غیرشاغل بستگی دارد.
(ریهال[5]،1984) خود پنداره و خود کلیشهای نقش – جنسیتی را در بین دانش آموزان و دانشجویان دختر و پسر مدارس، دانشکده ها و دانشگاهها بررسی کرد. (تانوار[6]،1983) و تانوار و (ستی[7]،1986) ارتباط گرایش نقش – جنسیتی، جایگاه کنترل و انگیزش پیشرفت به عزت نفس و پیش زمینه اقتصادی – اجتماعی را به ارزشهای شغلی و خانوادگی در بین زنان دانشجو کاوش کرد و به این نتیجه رسید که زنان دانشجو با داشتن خود انگارهم ثبت بیشتر و دارا بودن گرایش نقش – جنسیتی به دو جنسیتی و مردانگی، بیشتر شغل – مدار هستند، درحالیکه خانواده خود رانیز در هردو سطح بالا و پایین وضعیت اقتصادی – اجتماعی نگه می دارند، این مسئله احتمالاً مربوط به تغییرات اخیر گزینه های نقشی مربوط می شود که توسط زنان جامعۀ ما پذیرفته شده است.
با تغییر نقش های زنان در جامعۀ ما، تغییر علایق شغلی به طور حتم در زنان بزرگسال عادی تر می شود، اگر چه هنوز انتظار می رود زنان بزرگسال ازدواج کنند و تشکیل خانواده دهد و این هدف به طور کلی به قصد اولیه آنها بستگی دارد. مشابه چنین نتایجی در تحقیقات پیشین مهتا [8](1970) که مشاهده کرد به طور کلی زنان تحصیل کرده در هند می خواهند ارزشهای سنتی خاص زندگی خانواده هندی و نقش های زنان را حفظ کنند. خاطر نشان شده است. اغلب انجام چنین کاری متضمن تضاد شخصی مهمی در تطبیق عقاید حاصل از تحصیلات و قواعد سنتی دربارۀ رفتار زنان است. با این حال به نظر می رسد مردان و زنانی که در بیرون کار می کنند چه به صورت ضرورت یا اعتقادی و در نقش نان آور خانه توازن جدیدی ایجاد کرده اند، به نظر می رسد در تفسیر در حریم خانه قاطعیت کمتری دارند. زنان برای داشتن مسئولیتی ابتدایی و یا کامل برای مدیریت خانه، آشپزی و مراقبت از بچه ها ادامه می دهند، چه برای آنها پولی پرداخت شود یا نشود.(برنارد[9]،1976،آلبرشت[10] و دیگران 1979) آشکار شده که بین فرهنگی دو نقش اصلی را پر می کند یعنی خانه داری و شاغلی زنان بیش از آنکه آموختنی باشد، تکراری است (آستین[11]،1976).
تعدادی از محققان روانشناسی عوامل مختلفی از قبیل اجتماعی شدن، نگرشها و ویژگیهای شخصیتی را معرفی کرده اند که بر امیال شغلی زنان جوان مؤثر است به طوری که خواسته آموزشی زنان جوان و مهارتهایی را که آنها احتاج دارند. از پیش تعیین می کند و به این ترتیب نظامی را متشکل از اینکه زنانی شاغل در سطحی پایین تر از مردان هستند همیشگی می سازد. اگر جامعه می خواهد از استعداد بالقوه و نایافته حرفهای زنان سود ببرید، و اگر زنان می خواهند از امتیازات زندگی جدید لذت ببرند، مهم است که از طریق مطالعه این عوامل مؤثر بر امیال شغلی را در ارزشهای شغلی و خانوادگی زنان دانشجو که خواهان تشکیل زندگی به عنوان خانه دار و یا شاغل هستند و تعیین می کند که چه هدفهایی در طی دوره دانشگاه برای آنها مهم بوده است، پی ببرند. در این موارد این واقعیت را به عنوان دلیل می توان ذکر کرد که اواخر نوجوانی یکی از دوره های زندگی است که در آن تصمیمات مهم شغلی و ایدئولوژیکی به منظورداشتن دیدگاهی برای درک پیشرفت حرفه ای زنان در اواخر زندگی به هم می پیوندد. بنابراین پیشرفت اینمقیاس ارشهای شغلی و خانوادگی در این چشم انداز است و نظریه های جوشی[12] و گاکهار[13] (1987) مربوط به ابزار پیشرفت است که لازم است تحقیق شود تا ابزار و روشهای راهنمایی مناسب با دانشجویان هندی توسعه یابد و احتیاج مبرم است که روشهای راهنمایی درمراحل مختلف تحصیلی ترقی پیدا کند.
شکل گیری مقیاس ارزشهای شغلی و خانوادگی برای دانشجویان دختر
اهداف مقیاس ارزشهاي شغلی و خانوادگی در ارزشهاي شغل پیش بینی شده و خانوادگی زنان دانشجو این است که زنان تحصیلکرده هدف دار را که به کار خویش و ز ندگی خانوادگی خود وابستگی دارند، در جامعه مدرنی که تصور می رود که نقش دوگانه – حرفه اي و خانه داري را باید به طور همزمان ایفا نمایند، جذب کند.
گردآوری سوالها
سؤالات مربوط به گرایش شغلی و خانوادگی از ادبیات مربوط به نگرشهاي نقش جنسی، نگرشهایی نسبت به شغل و خانواده، امتیازات حرفه هایی خاص و کار آفرینی صنعتی در موقعیت زنان هندي و همچنین غربی در پیش نویس اولیه آن فراهم شد. تعدادي از آموزگاران و پژوهشگران که در حال کار کردن بر روي زمینه هاي تحصیلات حرفه اي، تحصیلات زنان و سوگیري نقش – جنسیتی در میان زنان شاغل بودند توجه به نقطه نظرات کارشناسی شان در این زمینه به سؤالات گوناگون دست یافتند به این ترتیب 85 سؤال براي توصیف ارزشهاي حرفه اي یا خانوادگی شکل گرفت و بصورت تصادفی توزیع شد. توزیع سؤالها براي ارزشهاي حرفه اي و خانوادگی در پیش نویس اولیه مقیاس در جدول شماره 1 ارائه شده است. سپس دستورالعملی بادقت تنظیم شد که که به طور خلاصه ماهیت و هدف از این مقیاس ارائه شده است. سپس دستورالعملی با دقت تنظیم شد که به طور خلاصه ماهیت و هدف ازاین مقیاس همچنین روند موافقت و یا عدم موافقت با هر یک از 85 سؤال را نشان می داد.
به این ترتیب پیش نویس اولیه 85 سؤال همراه با دستورالعملهاي مناسب براي یک نمونه تصادفی از 100 نفر از زنان دانشجو اجرا شد. افراد این جمع در گروه سنی 20-19 سال و از طبقه متوسط شهري بودند. لازم بود آنها به هر سؤال در مقیاس، امتیاز با دامنه تغییر از 5 براي بسیار موافق 4 نسبتاً موافق 3 بی تفاوت 2 نسبتاً مخالف تا 1 بسیار مخالف پاسخ می دهند.
نمره گذاری
سپس سؤالها متناسب با درجه موافقت و یا عدم موافقت پاسخ دهندگان به طور مثبت از 5 تا 1 نمره گذاري می شوند. دامنه نمره حداقل تا حداکثر براي خرده مقیاس ارزشهاي شغلی بین 165-33 و برای مقیاس ارزشهای خانوادگی بین 260-52 می باشد.
تحلیل سوالها
تحلیل سوالها براي سوالات ارزشهاي حرفه اي و خانوادگی به طور جداگانه انجام شد.
در هر مورد 27% بالا و پایین انتخاب شده براي بدست آوردن ضریب تشخیص پرسشها بین گروه هاي بالا و پایین نمره گذاري در ارزشهاي شغلی و خانوادگی براي همه سؤالات به طور جداگانه براي ارزشهاي حرفه اي و خانوادگی، آزمون t گرفته شد. t با df=52 ارزش t در سطح (α=0.01) برابر 2.68 بود یعنی حداقل سطح برای انتخاب سوالات به منظور گنجاندن آنها درآخرین پیش نویس مقیاس براي زنان دانشکده بود.
با توجه به نقطه نظر آناستازي (1979) که می گوید مقدار هر ابزار روانشناسی نباید بسیار بزرگ یا بسیار کوچک باشد، تصمیم بر این شد که پیش نویس نهایی مقیاس براي هر یک از ارزشهاي شغلی خانوادگی 20 سؤال گنجانده شود. به همین منظور سؤالهایی با بالاترین توان تشخیص در هر خرده مقیاس در مقیاس نهایی انتخاب شدند.
پیش نویس نهایی
بالاخره 40 پیش نویس نهایی مقیاس گنجانده شد. براي اجراي پیش نویس نهایی دستورالعملهایی به منظور روشن کردن پاسخ دهندگان در درك سؤالات و پاسخهایشان آماده شد و در پیش نویس نهایی مقیاس ارزشهاي شغلی و خانوادگی گنجانده شده است.
پايايي و روايي : دارد
منبع : دارد
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.